متن و شعر

جملات و شعر عاشقانه و جوک

متن و شعر

جملات و شعر عاشقانه و جوک

خـدایـــــــــــــا

خدایا سرده این پایین از اون بالا تماشا کن...
اگه میشه فقط گاهی خودت قلب منو "ها" کن

خدایا سرده این پایین ببین دستامو میلرزه
دیگه حتی همه دنیا به این دوری نمی ارزه

بگو گاهی که دلتنگم از اون بالا تو میبینی
بگو گاهی که غمگینم تو هم دلتنگ و غمگینی

خدایا.. من دلم قرصه! کسی غیر از تو با من نیست
خیالت از زمین راحت که حتی روز...روشن نیست

کسی اینجا حواسش نیست که دنیا زیر چشماته
یه عمره یادمون رفته زمین دار مکافاته!!


فراموشم میشه گاهی که این پایین چه ها کردم
که روزی باید از اینجا بازم پیش تو برگردم 

خدایا...وقت برگشتن یه کم با من مدارا کن 
شنیدم گرمه اغوشت اگه میشه منم جا کن....

کسی که


کسی که، کم آورده باید چطور
بشینه یه گوشه توکل کنه ؟؟؟

یه آدم مگه تا چه اندازه ای
می تونه شکست و تحمل کنه ؟؟؟

خودم رو به هر در زدم تا یه بار
یه جایی یکشون رو من وابشه . . .

نگاه کن خدایا چطور سرنوشت
داره ذره ذره منو میکشه . . .

عاشقانه

اگه یه نفر ازت پرسید چقدر دوسم داری ؟

بگو اندازه که هستی 
اگه پرسید تا کی دوستم داری ؟
بگو تا وقتی هستی 

اگه پرسید چقدر بهم اطمینان داری ؟ 
بگو همون قد که خودت بهم اطمینان میدی 

تا بدونه تا زمانی با ارزشه 
که به ارزشهات احترام م
یذاره

باراننننننننننن...

دلتنگ باران که می شوم

به خورشید می گویم:

دوستت دارم.

شعر طنز پدر و پسر

پــسر گــفــت بــابــا بــرام زن بگیر

دلــم گـشـتــه در بــنــد زلـفـی اسـیر

پــدر گــفـــت فـــرزنـــد دلــبــنـد باب

دوبـاره بــرایم چـه دیـــدی به خـواب

پــســر گـــفـــت دلـــــداده او شــــدم

اسـیـر دو چــشــم و دو ابــرو شــــدم

پـدر گـفتش ایـن عاشـقیّت عزا است

بـرایـم غم و غصه همچون غـذا اسـت

پـسرگـفـت عــزای تـو شـــادی مــن؟

غــم و غــصه ات عــشــقــبـازی مـن؟

پـدر گـفـت مگر مـغـز در کلّه نیست؟

شب و روز از غصه بَهرم یکی اســت

مـن هـمـچـون خـر لنگ در کار خود

بــمـانـدم کــمـر خــم شــد از بار خـود

بـود هـشـت من رهن نُه ای پسر

شــدم از غــم مـُفــلسی خِــنـگ و خــر

تــو دیـگــر مـَنـه قــوز بــالای قــوز

کــمــی هــم بـه بـدبخـتی ام چشــم دوز

بــمـانــدم چــو مــرغــی اسـیر قفس

بــرایـــم نــمــانـــده دگــر یــک نــفــس

پـسر گـفــت تــا حـل شـود مشکلات

شـوم مــن در ایــن جنگ شطرنج مـات

شــود مــوی مـن همچو دندان سپید

زســر هـرچـه عشق است خواهد پـریـد